گرفتار نحسی شدم هرچی آب می‌جویم، تشنگی بیشتری نصیبم میشه. تکلیف کار مشخص شد، دیگه نمیرم چندجامصاحبه رفتم مشخص نشده هنوز همچنان قرض و کلاسها به راهه و مهمتر از همه با رحیم برای کار کتاب دعوا کردم و تمام. بدهی هام دارند جونمو بالا می آورند امشب بعد از شبی که با اشکان جلوی مترو میدون ولیعصر تموم کردیم و روزهایی که دق مرگ گرفته بودم برای سینا، بدترین شب زندگیم بود. خسته تنها زخمی بیکس. از انقلاب تا فلسطین تا کوچه طوس تا هتل اسپیناس گریه کردم به اینکه منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

نوتار دانلود بازی جدید کم حجم رایگان با لینک مستقیم دانستنی های دکوراسیون دپارتمان املاک کندو طراحی سایت دستگاه لیزر ، لیزر حکاکی و دستگاه برش جراحی بینی ، جراحی سینه، جراحي زيبايي ، جراحي شکم ، جراحی زنان، جراحی پلک، جراحی صورت، جراحی فک، جراحی گوش